دوستان سلام
امروز میخوام یکمی درباره روابط هوانوردی ایران و عراق بگم که شاید برای اونایی که از هوانوردی دور هستن جالب باشه....
عراق بعد از جنگ سال ۲۰۰۳ خودش با امریکا و تشکیل دولت جدیدش به هواپیمای مخصوص ریاست جمهوری احتیاج داشت و بین تمام پیشنهاد ها پیشنهاد ماهان ایر را برای خرید ایرباس ۳۰۰ آنها پذریفت که پول خوبی هم بابتش داد(چشمک)اون ایرباس توی آشیانه ماهان رنگ شد و چکهای مخصوص قبل از فروش روش انجام شد و با اسم اپکس به عراق رفت جالبه که بدونید تمام تعمیرات این هواپیما داخل هنگر(آشیانه) ماهان انجام میشه و همین کار هم درآمد زیادی برای این شرکت داره....
اپکس توی فرودگاه امام جلوی آشیانه ماهان ایر...
اپکس کنار توپولوف ایران ایر تور در فرودگاه مهر آباد.....
روابط هوانوردی ایران و عراق به این ها تموم نمیشه و از قبل یعنی دولت قبلی عراق با ایرانی ها روابط هوانوردی داشتن که شنیدنش فکر کنم براتون جالب باشه....
زمان جنگ کویت ۴تا از هواپیماهی بوینگ ۷۴۷ عراق به ایران پناهنده میشن و ایران هم اونا رو به عنوان قرامت جنگی برمیداره ولی این کار خلاف قوانین هواپیمایی بین المللی بود ....
دوتا از اون ۷۴۷ ها به ایران ایر داده میشه و دوتای دیگشو خبر ندارم که چی شدن توی همون سال تو پروازای حج از یکی از اون هواپیماها استفاده میشه مدیرای ایران ایر فکر کرده بودن که اگر رنگ و رجیستر هواپیما عوض بشه اونو دیگه عراقیا نمیشناسن...
ولی توی عربستان عراقیها هواپیمای خودشونو میشناسن و از خدمه پرواز C of A هواپیما (مجوز پرواز و به نوعی شناسنامه ) و مدارک دیگه هواپیما رو میخوان خوب چون هواپیما مدارکش توی عراق مونده بود و فقط خودش به ایران اومده بود پس هیچ مدرکی وجود نداشته و به همین راحتی عراقیا هواپیمایی که به ایران پناهنده شده بود را پس میگیرن البته من اینارو شنیدم و مدرک و سندی برای این حرفام ندارم ولی این حرف رو افراد زیادی توی هواپیمایی میزنن ....
همین الان یه عکس توی یه سایت معتبر پیدا کردم و نوشته های ضمیمه عکس حرفهای منو تصدیق میکرد خوده عکس را + توضیحاتش و لینک سایت میذارم....
its previous register is YI-AGN , it took refuge in Iran with another Iraqi Airways Boeing 747-270C with YI-AGO register at 26th January 1991 during desert storm operation against Iraq. Iran`s didn`t give back them to Iraq , because Iran`s government believe Iraqi refugee aircrafts should be kept against ransom of Iraq about attacking to Iran in September of 1980.
این خاطره مربوط میشه به استادم و استادم برای من و دوستام تعریف میکردم و من هم خوشم اومد که اینجا بنویسمش....
یکمی مقدمه میگم تا ذهنتون آماده بشه برای اصل مطلب...
خوب وقتی که روی هواپیما کار میکنیم (مکانیک ها یا همون آقایان MAINTENANCE)لباسمون لباس کار هست که معمولا ابی رنگ هست و خیلی هم تمیز نیست یعنی کت و شلوار و کراوات نیست و یه لباس گیریسی و روغنی هست اینا رو گفتم که بدونید کار ما سوسول بازی نیست و اولش باید گریسی بشی بعد ها با تحصیل و تجربه و کلاسهایی که شرکت ها یا Air line ها برای مکانیک ها میذاره پیشرفت میکنن و پروازی میشن و بعد هم کارای نظارتی و پشت میز نشینی....
حالا استاد ما که فوق لیسانس هوافضا از دانشگاه امیر کبیر هست و گرایشش هم پیشرانه های درون سوز هست و خلاصه درسای خیلی سختی رو گذرونده ،میگفت :چند وقت قبل وقتی زیر هواپیمای آماده پرواز بودن(خوب میدونید که آخرین نفراتی که از هواپیما دور میشن مکانیک ها هستن)و مسافرا داشتن سوار این هواپیما میشدن یکی از مسافرا که یک مرد میانسال بوده توی پلکان هواپیما وایمیسته وبه پسر جوونش میگه پسرم اگر درس بخونی میشی این(اشاره میکنه به خلبان و کمک خلبان)و اگر هم درس نخونی میشی این(اشاره میکنه به استادمون!!!)....اون مرد نمیدونست که اون مردی که اونجوری نشونش داده و گفته بیثواده استاد دانشگاه هست و.....
حالا خودتون حساب کنید که وقتی من به یه نفر رشتمو میگم چقدر فکر میکنه باکلاسه و وقتی که اونا منو پای هواپیما با لباسای گیریسی ببینن چه فکری میکنن و میگن این که درس خوندن نمیخواد و الکیه....
راستی یکی از اقواممون که سنش خیلی زیاده و فکر کنم 80 رو رد کرده وقتی ترم اول بودم ازم رشتمو پرسید و من گفتم تعمیر و نگهداری هواپیما و اون ازم پرسید خلبانی منم گفتم نه و براش توضیح دادم که کارمون چیه بعد از یک نیم ساعت توضیح من برگشت بهم گفت هواپیما اگر شوفریش هم نباشه و شاگرد شوفریش هم باشه خوبه ...منو میگی میخواستم سرمو بکوبم به دیوار که این همه براش توضیح دادم آخرشم بهم گفت شاگرد شوفر ......
دوستان سلام
هفته قبل از Super Transporter عکس گذاشتم این هفته میخوام از dreamlifter که هواپیمای مخصوص حمل بدنه هواپیماشرکت بوینگ است عکس آپ کنم خوب بالاخره باید عدالت را رعایت کنم دیگه(چشمک)هرچند 40% از سهام ایرباس متعلق به امریکا هست....
dreamlifter یک نوع از بوینگ 747 هست که اسم کامل آن Boeing 747-409(LCF) Dreamlifter است و به نظر من یکی از قدرتمند ترین هواپیماهای کارگو هست...
dreamlifter در حال تیک آف قسمت برآمده که مثل کوهان شتر هست شروع قسمت کارگو(محل بار)است تا انتهای بدنه ادامه دارد....
دریم لیفتر بعد از لندینگ درحالی که ریورس های موتور باز هستن...
توی این عکس میتونید کامل ببینید که قسمت کارگو چقدر بزرگه...
اینم عکس در حالتی که در قسمت بار این هواپیما باز هست....
dreamlifter از نمای روبرو قسمت عقبش مثل بادکنک هست ...از این زاویه هم خوشگله....
۷۴۷-۴۰۰ که ایده اصلی dreamlifter را از آن گرفتن میتونید ببینید که دماغه این دو نوع هواپیما مثل هم هست در واقع dreamlifter یک نوع خاص از ۴۰۰-۷۴۷ هست ....
درباره این عکس هم باید بگم هواپیمای براوو ماهان ایر هست که توی فرودگاه دوبی فرود آمده..البته این هواپیما الان به دلایلی گراند(خوابیده یا بهتر بگم پرواز نمیکنه)شده و احتمال میدن که به زودی پروازی بشن ...
دوستان سلام
توی این پست از تصاویر میخوام یه نوع هواپیمای ویژه را معرفی کنم و ماموریتش را توضیح بدم....برای همین یکمی مقدمه چینی میکنم...
شرکت ایرباس یک شرکت تنها نیست که بگوییم تمام هواپیما در فرانسه ساخته میشود بلکه هواپیماها قطعات مختلفشون توی کشور های مختلف ساخته میشه و بعد در یک جا اسمبل میشوند... برای همین جابجا کردن سریع قطعات هواپیما مثل بدنه ودم و بالها خیلی مهم هست و به پیشرفت شرکت کمک میکند .... شرکت ایرباس نیاز خود را در این جابچایی با یک مدل هواپیمایی که خود شرکت ایرباس از مدل A-300-600 ساخت رفع کرد و سرعت در کار ساخت هواپیما نیز بالا رفت به این مدل نهنگ سفید هم میگن ولی اسم کامل و اصلی اون
Airbus A300B4-608ST Super Transporter
هست
Super Transporter در یک غروب زیبا
ایرباس A-300-600 که مدل سوپر ترنسپورتر یا همون نهنگ سفید را از این هواپیما گرفتن و در واقع یک نوع خاص از این هواپیما هست...
نهنگ سفید هنگامی که در قسمت cargo (قسمت بار هواپیما) باز است و داره بارشو تخلیه میکنه...
اگر علاقه دارین عکسای بیشتری از Airbus A300B4-608ST Super Transporter ببینید به ادامه مطلب برید
ادامه مطلب ...این خاطره که میخوام بنویسم رو به پیشنهاد زن دادشم دارم مینویسم آخه یه بار عکس هواپیما میخواست آدرس اینجارو بهش دادم و بعد فهمیده مال منه و.... این خاطره را چند شب پیش که خونمون بودن براش تعریف کردم خیلی خندید گفت حتما توی وبلاگت بنویس منم چشمام گرد شد و گفتم چشم و...
چند وقت قبل خرداد ماه امسال یه نمایشگاه تجهیزات پزشکی توی نمایشگاه بین المللی برگزار شده بود خوب چون پسر خالم و برادرم و زن داداشم توی کار تجهیزات پزشکی هستن منم از دور یه شناختی از این جور چیزا دارم...برای همین منم به عنوان کارشناس خرید با پسر خالم رفتم نمایشگاه(چشمک) جاتون خالی تا میگفتم کارشناس خرید هستم و یه فرم الکی پر میکردم کلی تحویلم میگرفتن و خلاصه انقدر بهم اشانتیون و باند و کیف کمک های اولیه و لباس یک بار مصرف و ...دادن که به اندازه دوتا ساک گنده وسیله داشتم وقتی برمیگشتم پسر خالم هم از من بیشتر بود وسیله هاش چون اون توی یکی از معتبر ترین شرکتها کار میکنه و کارشناس خرید اونجاس....
توی راه برگشت اومدیم میدان ولی عصر و از اونجا سوار تاکسی های هفت تیر شدیم ...بین میدان ولی عصر و هفت نیر یه چراغ قرمز هست پشت این چراغ تاکسی که ما توشبودیم خاموش کرد و دیگه روشن نشد خوب مدت چراغ زیاد بود و ما هم گوشه ایستاده بودیم برای همین راننده پیاده شد و رفت و کاپوت را بالا زد منم چون کلا فنی هستم و رشتم هم تعمیر هواپیما هست رفتم تا کمک کنم تو نگاه اول دیدم یکی از فیوز ها سوخته به راننده گفتم و گفتم فیوز ۳۰آمپر هست اگر داری برو بیار تا بهش بزنم ...بعد از حدودا ۱دقیقه گشتن گفت ندارم گفتم چند آمپر داری گفت ۲۵ آمپر دارم گفتم بیار فوقش یکمی به سیمکشی ماشینت فشار میاد آورد و عوض کردم براش و یه نگاهی هم به وایراش انداختم تا سالم باشه همه چیز درست بود....
سوار ماشین شدیم من و پسر خالم عقب نشسته بودیم و یک مرد میان سال هم جلو کنار راننده نشسته بود...
راننده برگشت و از من تشکر کرد و گفت خدا خیرت بده وگرنه من متوجه این اشکال نمیشدم و....
منم با غرور تمام گفتم آقا اینا که کاری نیست ما هواپیما تعمیر میکنیم ....
بعد راننده دستشو برد روی سویچ و استارت زد ....جون من فکر میکنی چی شد نه خداییش اگر فکر کردی ماشین استارت خورد کاملا در اشتباهی چون ماشین دیگه استارت هم نخورد و ماشینو هول دادیم تا کنار خیابون وقتی داشتیم میومدیم بیرون و من داشتم وسایلمو از توی تاکسی جمع میکردم اون آقایی که جلو نشسته بود بهم گفت دوست عزیز میشه ازت یه خواهش بکنم ...منم فکر کردم میخواد خواهش کنه تا دوباره به ماشین یه نگاهی بکنم ...ولی بهم گفت عزیز جان تو رو جون هرکی دوست داری توپولوف تعمیر نکنیا این توپولوفا همینجوری سقوط میکنن دیگه شما بهش دست نزن ...این پسر خاله بی جنبه منو میگی تا خود خونه میخندید و همش میگفت علیرضا تو اصلا جایی نگو من فنی هستم و...
خلاصه این بود خاطره من از تاکسی خراب سوار شدن...
نتیجه اخلاقی۱:هیچ وقت سوار تاکسی خراب نشین
نتیجه اخلاقی۲:هیچ وقت توی تاکسی که خاب شده نگین من فنی هستم و میتونم کمک کنم چون کاری جز آبرو ریزی نمیکنید(چشمک)