یکی از بهترینها رفت

متاسفانه در حادثه ایلوشن ۶۲ در دوم مرداد در فرودگاه مشهد تیمسار مهدی دادپی برای همیشه به سوی خالق خود پرواز کرد

اینهم تصویر هواپیمایی کهتیمسار مهدی دادپیبرای آخرین بار سوار آن شد و روح آسمانی اش جسم پاکش را ترک کرد

پ ن:تصویر اول از وبلاگ یادداشت های یک خبرنگار است

علیرضا یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ق.ظ

نظرات 5 + ارسال نظر

ترنم(یادگاری از روزهای جوانی) یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:23 ب.ظ http://taranom-bahari.persianblog.ir

سلام
خوبی دوست مهربون خلبان اتشنشانم؟
آخی
خیلی ناراحت شدم
وقتی اینجوری میشه خدارو شکر می کنم که بابام خلبان نشد

سالم ترنم جان تو خوبی
من که نوشتم برات من خلبان نیستم هنوز هم آتش نشان نشدم یک ماه دیگه مونده
خوب دیگه هر آدمی یه سرنوشتی داره

مجید یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:31 ب.ظ

برای تمامی جانباختگان این حادثه از خداوند منان طلب آمرزش میکنم (عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد)علی جون داستان ما چی میشه؟

من هم برای جانباختگان طلب آمرزش دارم وخدا به خانواده آنها صبر بده
والا نمیدونم
شاید ما رو بفرستن سماپران یا دانشگاه از نظر کیفی پایین بیاد
آرتا هم که مراسم ختم تیمساره تلفن جواب نمیدن
نمیدونم سر آرتا چه بلایی میارن؟؟!

خانوم حنا یکشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:27 ب.ظ http://khanoom-hana27.blogfa.com

نمی دونم چراصفحه کامنتات برا من بعدازچندبار بازمیشه ... یکی ازدوستای من داداشش توی نیروی هوایی خاطره هایی که به نقل ازداداشش تعریف می کنه بعضی وقتا خیلی وحشتناکه

نمیدونم شاید اشکالی توی این صفحه پیش اومده ...
دوست شما درست میگن من با چند نفر از افراد نیروی هوایی دوستم واقعا شغل سخت وحساسی دارن اگر دوست داری که خاطره خلبانان ارتش را بخونی در قسمت لینکهای وبلاگم سایت عمو بهروز عالیه

زهرا دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:21 ب.ظ http://shadnaz.blogfa.com

سلام
خوبی؟
مرسی از حضورت
اون هفته امتحان کارشناسی بود شیفتامم خیلی فشرده شده وقتی خونه هستم همش خوابم زیاد وقت نمیکنم اما چشم
به خاطر یه سری مشکلا شاید پست آخرمو بذارم روزگار خیلی غریبه علیرضا
به آدم وفا نمیکنه نمیدونم میخواد چی بشه
انتقامم از زندگی شاد بودنمه................
به امید دیدار
بای بای