عشق من پرواز

من علیرضا عاشق پرواز و هواپیما هستم این وبلاگ هم برای نوشتن خاطرات والبته اطلاعاتی در باره هواپیما ها ساخته شده

عشق من پرواز

من علیرضا عاشق پرواز و هواپیما هستم این وبلاگ هم برای نوشتن خاطرات والبته اطلاعاتی در باره هواپیما ها ساخته شده

تصاویر منتخب هفته۲۶

دوستان سلام   
میخوام گفتگوی دو نفر رو توی مترو براتون بازگو کنم .....من به حرفهای دیگران گوش نمیدم ولی خوب گاهی وقتا آدم ناخواسته میشنوه....  
+محرم از کی شروع میشه؟ 
-فکر کنم از فردا یا پس فردا 
+پس باید هم سینه هارو آماده کنیم و هم بخوریم؟!؟!؟!
  
  
۷۷۷ های فیدکس واقعا لذت میبرم این هواپیما رو میبینم دوست دارم وقتی توی سیویل مشغول به کار میشم روی این هواپیما کار کنم 
 
اینم موتور ۷۷۷ نور امفجار محفظه احتراق از جلو هم دیده مشیه  
من این هواپیما رو برای این دوست دارم که مدت زیادی میتونه پرواز کنه حدودا ۲۲ ساعت

 
 
لندینگ گیر(چرخ ها)۷۴۷ البته دوقسمت از لندیگ گیرها داخل کادر نیست ....  
 
 
بوینگ۷۸۷ که اوین پرواز خودشو در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۹ انجام داد من که از قیافش خوشم اومده باید ببینیم توی تستهای بعدی چجوری جواب میده!...

پیش نماز مست٬توپ پینگ پونگ

یادش بخیر اون موقع ها که دبیرستان میرفتم(هرکسی ندونه فکر میکنه ۴۰ سال از فارغ التحصیلیم میگذره!!!)...یه مدیر داشتیم به اسم آقای مسعودی عشق سخنرانی برای دانش آموزا بود ...چقدر هم که ما به حرفاش گوش میدادیم !! همیشه بین دو نماز(اجباری!)سخنرانی میکرد و وقت کلاس بعد از ظهر نصف میشد(ما هم که مشتاق علم!؟) گفتم نماز یاد خاطره پیش نماز مست افتادم....خوب خوردن الکل بین بچه های دبیرستانی عادی هست و بیشترشون میخورن که بفهمن چه چیزی هست و کشفش کنن دوستای من هم استثنا نبودن.... اونا یه مهمونی توی خونشون گرفته بودن و خوب برای این که پول خرج نکنن یکمی شیمیدان بازی در آوردن و الکل را با نوشابه و دلستر و آبمیوه و....مخلوط کردن و خورده بودن تا اینجا داشته باشین

این آقای مسعودی خیلی دوست داشت که به جوونا اهمیت بده و کاری کنه که اونا احساس بزرگی کنن برای همین هم میگفت توی نماز جماعت ها یکی از دانش آموزا پیش نماز باشه..... فردای روز مهمونی تاریخی دوستام  مدیرمون به یکی از بچه ها که روز قبل یه گلویی تر کرده بود(البته بیشتر از این حرفا بود ولی شما بخونین گلو تر کردن)گفت امروز تو پیش نماز هستی و ادامشو خودتون حدس بزنید که ما توی نماز چقدر خندیدیم......

میگفتم این آقای مسعودی خیلی مرد خوبی بود ولی نمیدونم چرا ما دوست داشتیم این بنده خدا رو ازیت کنیم و حرفاش برامون بی اهمیت بود ......

توی کلاس ما از این بخاری های دیواری بدون دودکش داشتیم که جلوش چندتا میله داره... نمیدونم تا حالا سوختن توپ پینگ پونگ را دیدین یا نه ولی خیلی قشنگ میسوزه اون روز هم شیطون منو گول زد!!!(البته اگر من خود شیطون نبوده باشم؟؟؟) و گفتم بچه ها بیاید توپ پینگ پونگ  آتیش بزنیم اونم کجا توی بخاری کلاس که جلوی پنجره بود و پنجره هم از دفتر مدیر دید کامل داشت.......

خلاصه به عنوان این که یه حرکت گروهی کرده باشیم  من و مهرداد و فرخ و حمید انگشتای اشارمونو روی توپ گذاشتیم و اونو به سمت بخاری حول دادیم هیچ وقت اون شعله قشنگ یادم نمیره وقتی توپ داشت میسوخت یکدفعه در کلاس باز شد ....بله مدیر محترم بود که مثل لبو قرمز شده بود و میگفت کی این کارو کرده..... و چون همه پاشون گیر بود کسی چیزی نگفت...

البته هممون بازجویی شدیم ولی بازجویی ها بی نتیجه بود ...

الان که فکرشو میکنم  میبینم چند سال قبل به چه چیزهای کوچیک و پیش پا افتاده ای میخندیدم و حتی قهقهه میزدم .....



نتیجه اخلاقی۱:اگر توی نماز جماعت مدرسه بخندی اشکالی نداره و نمازت باطل نمیشه چون احتمال داره پیش نماز مست باشه یا بیشتر بچه ها وضو نگرفته باشن(چشمک)

نتیجه اخلاقی۲:اگر کار بدی خواستی بکنی حتما اونی که داره کارتو میبینه هم شریک خودت بکن مثل من

تصاویر منتخب هفته ۲۵

دوستان سلام



ایرباس آ۳۴۰ لوفتانزا
این عکس منو یاد کارتون بچه های آلپ میندازه!!!!


آ-۴۰۰ محصول جدید ایرباس که داره تستهاشو میگذرونه ....میگن رقیب هرکولس هست البته با نیم قرن تاخیر...


اینم یه توپولوف با حال (چشمک البته از طرف فرشته مرگ)


اف-۱۸ البته از نوع سوپر هورنت که یکمی از اف-۱۸ های معمولی بزرگتره و دل و رودش هم فرق داره

بعد نوشت:این فقط یک کامنت هست که برای من فرستاده شده ولی دوست داشتم اطلاع رسانی کنم:
نظر سنجی سازمان ملل در مورد درج نوروز در تقویم
بین المللی به عنوان یک روز جهانی تا الان فقط 353هزار نفر ثبت کرده اند،
لطفا" petition زیر را امضا نموده و به دیگر دوستان هم اطلاع دهید قبل از این که این روز به نام افغانستان یا تاجیکستان ثبت شود.
http://www.petitiononline.com/Norouz

تصاویر منتخب هفته۲۴

دوستان سلام


این عکس بعدا اضافه شده میدونم که این تصویر تکراریه ولی سرعت پایینه و نمیشد تصویر جدید آپلود کرد و روز تولد هم بدون عکس خودم لطفی نداره.....


سمت راست اف-۱۵، وسط اف-۱۶ ،سمت چپ اف-۲۲ ،بالا ماستانگ نسل های مختلف شکاریهای ساخت امریکا


ایرباس آ-۳۸۰ بزرگترین هواپیمای مسافربری که جدیدا وارد بازار شده


گروه فرشتگان آبی که برای نیروی دریایی امریکا است


اف-18 برای گروه فرشتگان آبی



پ.ن1:دوستانی که میخوان درباره تیم آکروجت تاج طلایی اطلاعاتی داشته باشن به این لینک برن

http://farshidh.blogfa.com/post-42.aspx

گروه آکروجت تاج طلایی برای نیروی هوایی ایران بود وفعالیت آن قبل از انقلاب بوده...
پ.ن2:جمعه این هفته  یعنی 13 آذر تولد من و فرخ  دوست  دوران دبیرستانمه من و فرخ 3 سال کنار هم مینشستیم الان هم با هم رابطه داریم ...امروزم باهم رفتیم نمایشگاه هوایی همایش بزرگداشت روز هوانوردی بود البته روز جهانی هوانوردی با روز دانشجو همزمانه و 7 دسامبر هست
من همیشه اعتقاد دارم که خدا به انسانها روز تولدشون هر سال یه هدیه میده .... اما من امسال چندین هدیه میخوام که به خودش گفتم ....من  20 رو تموم کردم و وارد 21 شدم احساسم  اینه که به پیری دارم نزدیک میشم ولی باید از این روزای عمرم نهایت استفادرو بکنم  و سعی کنم که از زندگیم لذت ببرم...
پ.ن3:پیشاپیش روز جهانی هوانوردی رو به تمام هوانوردا (عاشقای پرواز)تبریک میگم

از دانشگاه چه خبر

میخوام توی این پست چندتا از اتفاقات دانشگاهمو براتون بنویسم .... 

 

۱-چند روز قبل وقتی استاد وقت اضافه آورد و با بچه ها داشت بحث میکرد بحث کشیده شد به عشق!!!!! استاد هم شروع کرد به صحبت و گفت عشق نمیتونه فقط به یک فرد باشه(خیلی با این حرفش موافقم)میتونه به یک کار یا یک جسم هم باشه و در ادامه گفت نباید بگذاریم که عشقمون برامون یکنواخت بشه و داشت دنبال کلمه میگشت که بگه با اون بازی کنیم و اونو ....ولی کلمه را پیدا نمیکرد به من که میز اول نشسته بودم نگاه کرد و منم اولین کلمه ای که به ذهنم رسید را گفتم ....من گفتم باید عشقمونو بالا پایین کنیم؟؟!!! البته من منظور بدی نداشتم منم هنگ کرده بودم ولی گافی بود که داده بودم و مشت های این بقل دستیم بود که به من میخورد و به این معنی بود که اگر حرف نزنی نمیگن لال هستی.... 

  

 

۲-ما توی حیاط دانشگاه یه پایپر(یک نوع هواپیمای آموزشی)داریم که قبلا سقوط کرده و اینو دوباره صافکاری نقاشی کردن شده ماکت...یه روز که داشتم میرفتم توی دانشگاه دیدم استاد آیرودینامیک بچه های یه گروه دیگه که اونا هم آیرو دینامیک دارن آورده و داره روی ماکت بهشون درس میده(همون درسی که به ما 2 ساعت قبل گفته بود) من که عصبی شدم که چرا ما باید توی کلاس ذهنمونو بترکونیم تا بتونیم فلان جای هواپیمارو تصور کنیم ..... به استاد گفتم استاد کلاس عملی برگذار میکنید؟؟؟(با لحن کاملا جدی)استاد هم گفت بله عملیه شماهم اگر آتیش داری بیا جلو منو میگی فکم افتاد روی زمین....البته اینم بگم که من با اون استاد دوستم ولی من جدی حرف زده بودم!!!.... 

   

 

۳-من پنجشنبه ها از صبح ساعت ۸ تا ۷ شب کلاس دارم خوب خیلی خسته کنندس.... 

از ساعت ۴تا۷ کلاس کار آفرینی(یه درس عمومی) دارم این هفته خیلی خسته شده بودم وطی یک عملیات شهادت طلبانه با چندتا از دوستام تصمیم گرفتیم به جای گوش دادن به حرفای استاد  "  مستر بین (mr. bean)" تماشا کنیم جای شما خالی لپ تاپو  باز کردیم و دی وی دی را به لپ تاپ سپردیم و آقای بین هم شروع به هنر نمایی کرد خیلی خندیدیم انقدر تابلو شدیم که وقتی یکی از دانشجوها میخواست پروژه ارائه بده استاد اومد کنار ما انتهای سالن و ما مجبور شدیم  بساطمونو جمع کنیم.... 

 

پ.ن:میدونم که این خاطرات الان برای شما خنده دار نیست و باید توی موقعیت قرار بگیرید تا خنده دار بشه...ولی نوشتم ؟؟؟؟